می 3, 2024

من نمی خواهم دوست پسرم پیش من بماند، اما نه گفتن به نظرم بد است. چه می توانم بکنم؟ | دوستی

0

دوستی دارم که حدود پنج سال پیش طلاق گرفت. از آن زمان او به سراسر استرالیا و اروپا سفر کرده است. او میزبانی می کند و در خوابگاه های جوانان اقامت می کند (او 59 سال دارد). ). وقتی او در اطراف من است، دوست دارد با من بماند. او معمولاً سه تا پنج شب می‌ماند و من برایش آشپزی می‌کنم. او همیشه می گفت که می خواهد خانه بخرد و می خواهد خانه مناسب را در جای مناسب پیدا کند، اما دیگر این را نمی گوید.

من سفرهای او را دنبال می‌کردم و متوجه شدم که او اغلب در خانه‌های مردم می‌ماند و سپس نظراتی مانند “بهترین بخش این اقامت تختخواب و وعده‌های غذایی بود.”

او قصد دارد تا چند ماه دیگر به منطقه من بازگردد و من مطمئن هستم او از من خواهد پرسید که آیا می تواند چند روز بماند. من علاقه ای به فراهم کردن تخت، صبحانه، ناهار و شام دیگری برای او ندارم و با خوشحالی می گویم نه.

اما نه گفتن به نظر می رسد که من با او بد رفتار می کنم، زیرا او اساساً بی خانمان است. میشه لطفا راهنماییم کنید که چیکار کنم؟

النور می گوید: من تعجب می کنم که چرا نمی خواهید دوباره به دوست خود یک تخت خواب و صبحانه بدهید. من می توانم به چند مورد فکر کنم. شاید در حال حاضر میزبانی و میزبانی چندین وعده غذایی بزرگ بسیار گران باشد. شاید برای شخص شما زمان خوبی نباشد زیرا اتفاق دیگری در حال رخ دادن است. او ممکن است این انتظار را داشته باشد که بتواند بماند تا دیگر احساس نکند که مجبور به درخواست است.

یا شاید شما آن را نمی خواهید؟ شاید فقط این احساس باشد که خانه شما خانه شماست و می خواهید فضایتان را برای خودتان داشته باشید.

من فکر می کنم آنچه شما باید در اینجا انجام دهید تا حد زیادی به دلیل شما بستگی دارد. اگر این به معنای خرج کردن پولی است که ندارید یا به خطر انداختن رفاه خود در یک زمان حساس یا مهم، نیازی به پذیرش دوست خود ندارید.

اما اگر این احساس را نداشته باشید چه؟ مطمئن نیستم.

به نظر می رسد که او به تازگی طلاق گرفته است و در اقامتگاه های ارزان قیمت زندگی می کند. آنها می گویند در غیر این صورت او بی خانمان می شد و وقتی با دوستانش می ماند، رایج ترین چیزی که می گوید این است که چقدر خوب است که یک تخت خواب داشته باشید و احساس کنید که در خانه هستید و یک غذای گرم می خورید. البته، من می‌توانم این وضعیت را کاملاً اشتباه بخوانم، اما بر اساس این واقعیت‌ها، به نظر می‌رسد کسی که زندگی اش چرخشی شدید و غیرمنتظره پیدا کرده است و به شدت به دوستانش متکی است.

ماندن افراد ممکن است آزاردهنده باشد، به خصوص اگر مشکوک باشید که آنها کمی از مهمان نوازی شما سوء استفاده می کنند. اما اگر آنها یک دوست هستند، و دوستی در شرایط دشوار، ممکن است به دلیل بهتری برای نه گفتن نیاز داشته باشید.

شاید به این دلیل باشد که اخیراً افراد زیادی را دیده‌ام که با کالسکه در را به روی والدینی می‌کوبند، یا به این دلیل که همه چیز به راحتی تکه تکه و بیگانه می‌شود. اما بسیاری از ما در مقطعی به کمک نیاز خواهیم داشت. ارائه آن می‌تواند آزاردهنده باشد: باید روز خود را سوراخ کنید تا دیگران را همراه خود بیاورید، روزهایی را قربانی کنید که در آن فضای خود را دارید یا یک مکالمه را بیش از یک بار انجام دهید. اما ما نیز احتمالاً روزی در آن سوی تعاملات خواهیم بود. و وقتی این کار را انجام می‌دهیم، افرادی را که به سراغشان می‌رویم به ما فکر می‌کنند و این حقیقت که ما به استراحت نیاز داریم، بلکه به خودشان و موقعیت استرس‌زای ناشی از آن فکر می‌کنند.

اگر همه اینها اشتباه است و دلیلی که نمی خواهید اجازه دهید او بماند پیچیده تر است یا اصلاً حالش خوب نیست، نتیجه تغییر می کند. این می تواند فرصتی باشد برای گفتن “نه” در یک جمله کامل، بدون دروغ سفید – “من خیلی متاسفم، اکنون در واقع برای تو کار نمی کند که بمانی.” می توانید با او تماس بگیرید یا او را برای خوردن صدا کنید. برای کاهش این ضربه

اما اگر می‌توانید این کار را انجام دهید و فکر می‌کنید که می‌تواند زندگی دوستتان را بهتر کند، ممکن است ارزش آن را داشته باشد که این ناراحتی را تحمل کنید و به او کمک کنید. اغلب شانس این است که ما کسی هستیم که از او درخواست کمک می‌شود تا کسی که می‌تواند از آن استفاده کند.


یک سوال از ما بپرسید

آیا درگیری، دوراهی یا دوراهی دارید که به کمک نیاز دارید؟ النور گوردون اسمیت به شما کمک می کند تا به سوالات و معماهای زندگی بزرگ و کوچک فکر کنید. سوالات می توانند ناشناس باشند.

About Author

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *