می 7, 2024

سیاستمداران و زندان ها ما را دیوانه کرده اند | دیوید میچل

0

دبلیونقش دولت چیست؟ به نظر می رسد موضوعی بحث برانگیز باشد، بنابراین لازم به یادآوری است که بیشتر کارهایی که دولت انجام می دهد، کارهایی است که همه ما می خواهیم انجام دهیم. من از اصطلاح «دولت» در معنای وسیع آن استفاده می‌کنم تا شوراهای محلی و شرکت‌های مختلفی را که در حال حاضر به جای دولت انجام می‌دهند، به‌عنوان بخشی از برنامه‌ای در حال انجام برای نگه‌داشتن طراحان لوگو در کار و اطمینان دادن به تاچری‌ها از همین موضوع استفاده کنم. سطل های زباله خالی می شوند، هنوز مقداری سرمایه داری بازار آزاد وجود دارد.

مدارس، جاده ها، بیمارستان ها، پلیس، فاضلاب، دادگاه ها، آب جاری، برق، قطار، اتوبوس، قوانین رستوران هایی که گوشت موش سرو نمی کنند، انتخابات دموکراتیک، ارتش، نیروی دریایی و نیروی هوایی، تعطیلات، امدادرسانی ضعیف و زندان ها. تقریباً همه قبول دارند که جامعه ما باید همه اینها را تا حدی داشته باشد و همچنین باید خوب، صادقانه، حرفه ای و بیش از حد لازم هزینه نکند.

این اجماع زمان زیادی برای پخش ندارد زیرا سیاستمداران بر تفاوت آنها با یکدیگر تمرکز می کنند. تکنیک اصلی آنها این است که چیزی را از لیست چیزهایی که همه می خواهند بردارند، در مورد اینکه خودشان چقدر می خواهند صحبت کنند، برای آن ارزش قائل شوند و از آن قدردانی کنند – درست مانند مردم بزرگ بریتانیا که باید به آنها رای دهند – و سپس ادعا می کنند که مخالفانشان نمی دانند. آن را نمی خواهم و آن را خراب می کنم. آنها اصرار دارند که مخالفان آنها به بیمارستان‌ها اهمیت نمی‌دهند، زیرا آنها “خارج از تماس” هستند یا برای پلیس ارزشی قائل نیستند زیرا “بیدار” هستند. این به عنوان یک سیاست مؤثر تلقی می شود زیرا می تواند ترس ایجاد کند: “اوه نه، محافظه کارها بیمارستان ها را خواهند بست و من از بیماری خواهم مرد.” “اوه نه، کارگر پلیس را تضعیف خواهد کرد و من بر اثر جنایت خواهم مرد.”

دلیل دیگری که سیاستمداران اجماع را به نفع ادعای تفاوت‌های ایدئولوژیک نادیده می‌گیرند این است که بحث را از عرصه پرتنش، پیچیده و ملال‌آور مهارت‌ها منحرف می‌کند. شایستگی به طور کلی موضوعی نیست که سیاستمداران دوست داشته باشند در مورد آن صحبت کنند. ریزه کاری جزییات اداری اغلب برای آن دسته از افرادی که حرفه ای ایجاد کرده اند و سخنرانی هایی که دیگران را آزار می دهد، جذاب نیست. بدیهی است که اپوزیسیون باید بی امان دولت را به بی کفایتی متهم کند – اما آنها بدون توجه به مقصر بودن یا نبودن دولت این کار را خواهند کرد، بنابراین این سخنان قدرت خود را از دست داده است.

به نظر من دولت چند سال اخیر از بسیاری جهات بی کفایت بوده است – من به این فکر می کنم که لیز تراس یک سال پیش اقتصاد را به هم ریخت، تمام مدارس از نظر ساختاری ناامن بودند، مذاکرات آشفته برگزیت، نهادهای بزرگ سیستم و لیست انتظار NHS به سرعت طولانی می شود که ممکن است از میانگین امید به زندگی فراتر رود. اما من فکر نمی‌کنم که حزب کارگر برای مشکلات کنونی ما مواردی را که قبلاً در زمان‌های ناتوانی اداری کمتر بیان نکرده است، در نظر گرفته است.

به همین دلیل است که ما در مورد آخرین مورد از فهرست چیزهایی که همه فکر می‌کنند دولت‌ها باید فراهم کنند، بحث ملی مضحکی داریم: زندان. هفته گذشته مشخص شد که زندان ها پر است. این پیروزی برنامه ریزی حبس آنطور که به نظر می رسد نیست. درست است که ما پول را برای خالی نگه داشتن فضای بلااستفاده زندان هدر نمی دهیم. اما یک مشکل وجود دارد: هر لحظه، شخص دیگری قرار است مرتکب جرم شود. سپس شخص دیگری مرتکب دیگری می شود. و غیره و غیره. بعید است که دستان دزد خود را از این که به آنها بگویند جایی در زندان نیست باز دارند. بنابراین قبل از دور انداختن کلیدها به مکانی نیاز داریم که همه آنها را قفل کنیم. حداقل این ارتدکس است. فکر می‌کنم می‌توانیم بدون اینکه ابتدا کسی را قفل کنیم، دسته‌ای از کلیدها را دور بیندازیم، اما خطری وجود دارد که ممکن است از نظر قانونی رضایت‌بخش نباشد.

بنابراین زندان‌ها پر از ترکیدن هستند – چگونه می‌توانیم از ترکیدن آنها جلوگیری کنیم؟ پاسخ واضح است: به گذشته برگردید و در زندان های 10 سال پیش بیشتر سرمایه گذاری کنید. اگر به طور موقت غیرممکن باشد، پاسخ دیگری وجود دارد: اجازه دهید برخی از زندانیان بیرون بروند. همچنین، اجازه ندهید بسیاری از آنها وارد شوند. اینها راه حل هایی است که الکس چالک وزیر دادگستری با چابکی ذهنی مردی که کاملاً در فیزیک حمام مهارت دارد به آن شتافت. برخی از زندانیان زودتر از موعد آزاد می شوند و مجازات حبس کمتر از دوازده ماه لغو می شود.

مورد دوم می تواند یک پیشرفت مثبت باشد، زیرا شواهد قوی وجود دارد مبنی بر اینکه مجازات های کوتاه حبس بیشتر ضرر دارد تا فایده، زیرا مجرمان زیر سن قانونی که زندانی می شوند از نظر آماری بیشتر از کسانی که برای تمیز کردن دیوار یا علف های هرز فرستاده شده اند، بیشتر احتمال دارد مرتکب جرم شوند. با این وجود، رسیدن به این نتیجه بالغ و مهربان تحت فشار اضطراری ناشی از بی کفایتی فاحش لجستیکی رضایت بخش نیست.

هیچ‌کس نمی‌خواهد در مورد زمان و اینکه آیا زندان کار می‌کند، بحثی واقعی داشته باشد. لفاظی های سیاسی کنونی بیش از حد انتقام جویانه است. مردم عصبانی و شکسته هستند، بنابراین سیاستمداران مشتاق هستند تا سرزنش دیگری را برای خود بیابند و جنایتکاران هم برای این کار مناسب هستند. وزیر کشور کنونی از این موضوع بسیار خوشحال است، اما کیر استارمر نیز موافق است و قول می‌دهد در صورت نخست وزیری، مجازات‌های طولانی‌تری در زندان داشته باشد. او از اتهامات مطبوعات محافظه کار مبنی بر اینکه او “نرم افزار جنایت” یا “دشمن تجارت” یا “عضو حزب کارگر” است، می ترسد، اما نتیجه این است که هر دو طرف سیاست از صحبت در مورد زندان ها برای بحث مناسب کوتاهی می کنند. .

این مسئله صلاحیت است. خواسته های مردم ساده است: 1) فضای کافی در زندان برای همه افرادی که به آنجا فرستاده می شوند. 2) شرایط زندان که به زندانیان ظلم نمی کند. و 3) احساس این که مردم در زمانی که بهتر است این کار را انجام دهند، به جای زمانی که اینطور نیست محبوس می شوند. ما خواهان محافظت در برابر خشونت هستیم، اما نمی خواهیم یک دزد خرده پا بدبخت محکوم به زندگی ویران شده، شرایط غیرانسانی و یک دوره ابتدایی قاچاق مواد مخدر شود.

به نظر می رسد این برای سطح کنونی بحث های سیاسی بسیار کم رنگ به نظر می رسد. یا صرفاً این است که پول عمومی سرمایه گذاری شده در نیاز نامحسوس برای حفظ زیرساخت های زندان، پولی نیست که موفقیت یک سیاستمدار یا حزب را ارتقا دهد؟ این اتلاف است برای ادامه تمدن. شما در ازای آن چیزی دریافت نمی کنید. و استفاده از پول ما برای خدمت به اهداف آنها کار واقعی دولت مدرن است.

About Author

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *