لحظه حقیقت جولیان آسانژ فرا رسیده است – و چیزهای زیادی در خطر است | جولیان آسانژ
دبلیواگر در روزهای هفته از دادگاه سلطنتی لندن رد شوید، اغلب تجمعهای کوچکی از مردم را میبینید که پلاکاردهایی در دست دارند و اعلامیههایی را درباره پروندهای در حال رسیدگی در آنجا پخش میکنند. روز سهشنبه، بسیاری از این افراد در پیادهرو خواهند بود و دیدگاههای خود را درباره پروندهای که پیامدهایی برای روزنامهنگاری در سراسر جهان دارد، پنهان نمیکنند.
در داخل، در یک دادگاه مملو از دادگاه، دو قاضی دیوان عالی در یک درخواست برای استیناف درخواست خواهند کرد که جولیان آسانژ، بنیانگذار ویکی لیکس، نباید از زندان امنیتی بالا بلمارش برای محاکمه و محاکمه احتمالی 175 ساله برده شود. حکم سال حبس او در ایالات متحده به یک سال زندان محکوم شد و در آنجا با 18 اتهام جنایی به اتهام دست داشتن در به دست آوردن و افشای اسناد محرمانه مواجه شد.
این جزئیات جزئیات فعالیت های ایالات متحده در عراق و افغانستان، از جمله حملات به غیرنظامیان را فاش کرد. آنها همچنین جزئیاتی را در مورد رفتار ایالات متحده با زندانیان زندان گوانتانامو و ارتباط با فعالیت های مخفیانه در خاورمیانه فاش کردند.
اوایل ماه جاری در نیویورک، جاشوا شولت، افسر سابق سیا در یک پرونده نامرتبط به دلیل انتقال اطلاعات طبقه بندی شده به ویکی لیکس به ۴۰ سال زندان محکوم شد.
یکی از جنبههای اصلی محاکمه آسانژ، تلاش مقامات ایالات متحده برای متقاعد کردن روزنامهنگارانی است که از آسانژ، شخصیتی اغلب جنجالی، انتقاد کردهاند تا علیه او شهادت دهند.
پلیس متروپولیتن از طرف FBI با حداقل چهار روزنامه نگار معروف تماس گرفت: جیمز بال، همکار سابق ویکی لیکس که اکنون در دفتر روزنامه نگاری تحقیقی کار می کند. دیوید لی، سابق نگهبان و مشاهده کننده روزنامه نگار؛ هدر بروک، فعال آزادی اطلاعات؛ و اندرو اوهاگان که مأموریت یافتن زندگینامه آسانژ را بر عهده داشت.
همه آنها از همکاری با FBI خودداری کردند. در مقاله ای برای رولینگ استون سال گذشته، بال گفت که برای اولین بار در سال 2021 به او نزدیک شده و تحت فشار قرار گرفته است، از جمله تهدید به محاکمه شدن خودش.
اوهاگان گفت که اگرچه او با آسانژ اختلاف داشت، اما ترجیح می داد به زندان برود تا اینکه به اف بی آی کمک کند. من فقط می خواهم اضافه کنم که تلاش برای مجازات آسانژ به دلیل افشای حقیقت حمله به خود روزنامه نگاری است. من متوجه شدم که هیچ یک از این همکاران جریان اصلی که مطالب او را منتشر کردند – آنها نیویورک تایمزرا نگهبانو آینه – تحت پیگرد قرار میگیرند و نشان میدهند که سوگیری نسلی علیه روزنامهنگاری مبتنی بر اینترنت در قلب پرونده است… اگر جولیان به ایالات متحده برود، بریتانیا در محافظت از یکی از اولین اصول دموکراسی شکست خورده است.
در یک بررسی روزنامه نگاری بریتانیا لی سال گذشته در مقالهای نوشت: «برخلاف ارتش آمریکا، او (آسانژ) خونی در دستانش ندارد.» هفته گذشته او اضافه کرد: «تنبیه آسانژ به این شیوه فوقالعاده ظالمانه و غیرضروری است».
یکی از روزنامهنگاران که با او تماس گرفته نشد و میگوید که او نیز هرگونه رویکردی را رد میکرد، نیک دیویس است که در زمان آسانژ با آسانژ همکاری نزدیک داشت. نگهبان. دیویس گفت: «زمانی که ما این مطالب را منتشر کردیم، فرض کردیم که ایالات متحده جولیان را به دو دلیل تحت پیگرد قانونی قرار نخواهد داد.
یکی این بود که آنها با وجدان نمی توانستند عمل جاسوسی خود را به سلاحی برای حمله به روزنامه نگاری تبدیل کنند. مورد دیگر این بود که هیچ دولت شایسته ای نمی توانست جولیان را تحت تعقیب قرار دهد، در حالی که فهرست جنایات شنیع مرتکب شده توسط نیروهای ایالات متحده و متحدان آنها را که ما کشف کردیم، نادیده گرفت.
در طول سال های (باراک) اوباما، این فرضیات درست بود. لازم بود (دونالد) ترامپ – غیراخلاقی و ناشایست – آنها را سرنگون کند. این شرم آور است که افراد (جو) بایدن از ترامپ سرنخ می گیرند.
اتحادیه ملی روزنامهنگاران، مانند گزارشگران بدون مرز، از طرفداران جدی آسانژ است، مانند بسیاری از سازمانها از جمله عفو بینالملل و دیدهبان حقوق بشر.
گزارشگر ویژه سازمان ملل در مورد شکنجه، آلیس جیل ادواردز، اکنون از دولت خواسته است که استرداد را متوقف کند، زیرا نگران است که او با رفتاری معادل شکنجه مواجه شود.
آخرین نبرد استرداد از این نوع، شامل گری مککینون هکر کامپیوتری، تنها در سال 2012 توسط ترزا می وزیر کشور وقت متوقف شد. وزرای کشور کارگر قبلاً از مداخله خودداری کرده بودند.
جانیس شارپ، مادر مککینون که رهبری مبارزه با استرداد استرداد را بر عهده داشت، هفته گذشته گفت: «حقوق انسانی جولیان آسانژ، همسرش (استلا) و دو فرزندش نه تنها نادیده گرفته میشوند، بلکه زیر پا گذاشته میشوند.» برای جلوگیری از آن کودکان. زندگی با پدرشان به این دلیل که او اطلاعات تکان دهنده ای را که از طریق کارش به عنوان یک روزنامه نگار به نفع عموم بود فاش کرد، در واقع مجازاتی ظالمانه و غیرعادی است.»
آسانژ جدای از مشاجره با خبرنگاران دیگر، در سال 2010 در سوئد نیز به جرایم جنسی متهم شد. او از بازگشت به آنجا برای مواجهه با اتهامات خودداری کرد به این دلیل که انجام این کار می توانست به استرداد او به ایالات متحده منجر شود، اما با مصاحبه با مقامات سوئدی در لندن موافقت کرد، پیشنهادی که پذیرفته نشد. این پرونده به انتقادات زیادی از آسانژ منجر شد.
حمایت های روزنامه نگاری از طیف وسیعی صورت گرفت. آلن راسبریجر، نگهبان سردبیر حماسه طولانی ویکی لیکس، در این ماه نوشت چشم انداز، که او اکنون در حال ویرایش آن است: “می دانم که آنها با آسانژ متوقف نمی شوند. دنیای تقریباً کامل نظارت، که به تازگی توسط (جورج) اورول در داخل ترسیم شده است هزار و نهصد و هشتاد و چهاراکنون کاملاً ترسناک واقعی است.»
پیتر هیچنز، که از طرفداران آسانژ نیست، در وب سایت میل آنلاین نوشت: «حتی یک پودل که به خود احترام می گذارد، به رفتار ما در حال حاضر با ایالات متحده اعتراض می کند. ما در آستانه این هستیم که به دولت آمریکا اجازه دهیم وارد این کشور شود و مردی را دستگیر کند که هیچ قانون بریتانیا را زیر پا گذاشته است.»
پارلمان استرالیا به تازگی طرحی را برای آزادی آسانژ با 86 رای موافق و 42 رای موافق تصویب کرده است.
حمایت سیاستمداران بریتانیایی چندان زیاد نبود. تنها 35 قانونگذار سال گذشته به دادستان کل ایالات متحده نامه نوشتند و از واشنگتن خواستند که این پرونده را کنار بگذارد. ریچارد بورگون، نماینده مجلس شرق لیدز، که این نامه را سازماندهی کرد، گفت: «هر گونه استرداد عملاً به معنای تحت نظر قرار گرفتن آزادی مطبوعات است».
13 نماینده دیگر حزب کارگر، دو نماینده حزب ملی اسکاتلند، دیوید دیویس، نماینده محافظه کار، کارولین لوکاس از سبزها و اعضای مجلس اعیان به او پیوستند.
همه آنها، بدون ذکر تعداد زیادی که در روز سه شنبه بیرون دادگاه تجمع خواهند کرد، اکنون باید منتظر حکم دادگاه عالی و معنای آن برای آسانژ – و روزنامه نگاری باشند.